براي اولين بار سازمانهاي ژاپني متوجه شدند كه سازمان نيز همچون يك موجود زنده ميتواند دچار مشكلات و عارضههايي شود. و مطالعات عارضهيابي خود را در صنايع مواد شيميايي، از دهه 1950 آغاز نمودند. البته مطالعات آن زمان داراي چارچوب و مدلهاي فعلي نبوده و بتدريج و به مرور زمان تكوين يافت.
در ايران نيز، مطالعات عارضهيابي براي اولين بار در شركت نفت صورت گرفت. اين مطالعات بنا بر ضرورت و اهميت تجهيزات شركت نفت و اينكه تعطيليهاي ناشي از تجهيزات، ضررهاي جبران ناپذيري را موجب ميشد از حدود سالهاي 81-80 آغاز گرديد.
شركت نوسازي صنايع ايران نيز بطور رسمي و گسترده مطالعات عارضهيابي را در صنايع مختلف از سال 1382 از طريق مشاورين مختلف و بعنوان ناظر پروژه آغاز نمود كه اولين، بزرگترين و مهمترين پروژه عارضهيابي آن زمان توسط شركت گروه كارشناسان ايران (IGX) انجام گرديد.
اين گروه تاكنون بيش از 10 پروژه عارضهيابي در سازمانهاي مختلف توليدي و خدماتي در زمينه توليد كاغذ، لامپ، رادياتور، كنف، مواد غذايي، موتورهاي ديزلي، ترانس، رله و آب و برق را اجرا نموده و با موفقيت به پايان رسانيده است
به منظور اجراي موفقيتآميز پروژه عارضهيابي اين مشاور پس از بررسي و شناخت كلي از سازمان و طراحي مدل متناسب با شرايط سازمان مربوطه، مراحل و رئوس فعاليتهاي زير را در قالب متدولوژي مشخص به ترتيب اولويت اجرا مينمايد:
- معرفي پروژه و حساسسازي سازمان
- تعيين اعضاء كار گروههاي تخصصي (از سطوح مختلف سازماني)
- برگزاري دوره آموزشي براي اعضاء كار گروهها
- بررسي و شناسايي وضعيت موجود با استفاده از روشهاي جمعآوري اطلاعات
- تحليل نتايج شناخت وضعيت موجود و صحهگذاري توسط اعضاء كار گروهها
- شناسايي و ارزيابي نقاط قوت و ضعف و عوامل محيطي سازمان (SWOT)
- شناسايي عارضهها و علل آنها، اولويتبندي عارضهها و صحه گذاري آنها توسط اعضاء كار گروهها
- شناسايي راهكارها، اولويتبندي راهكارها و صحهگذاري راهكارها توسط اعضاء كار گروهها
- شناخت سيستماتيك و جامع از فعاليتها و نتايج عملكردهاي سازمان
- مشخص شدن عارضهها و علل بوجود آورنده آنها تا سطح علل ريشهاي
- تعيين مسير، مبدأ و علل عارضهها و سهم هر يك از علتها در ايجاد عارضهها
- تعيين اولويت و امتياز هر عارضه
- شناسايي راهكارهاي جزيي و كلي جهت رفع و يا تعديل عارضهها و علل آنها
- شناسايي عوامل اثرگذار دروني و بيروني سازمان
- ايجاد بهبودهاي جهشي و يا تدريجي در طي چرخههاي عارضه يابي و بهبود
عارضهيابي نوعي ارزيابي و مميزي سازمان با يك متدولوژي منسجم و مدون است كه موقعيت حاضر سازمان را با در نظر گرفتن كليه جوانب و عوامل داخلي و بيروني، روشن و شفاف ميسازد و علل حضور سازمان در اين موقعيت را نيز بيان ميكند. مطالعات عارضهيابي داراي چرخهاي است كه بايستي در پريودهاي مختلف زماني، عملكرد سازمان را اندازهگيري نموده و از اين طريق عوامل و موانع حركت سالم و پيشرفت سازمان مشخص گردد و زمينههاي بهبود تعريف و راهكارهاي لازم ارائه شود.
تعريف فوق نشان ميدهد عارضهيابي تنها به سازمانهايي كه داراي مشكل و يا رو به ورشكستگي هستند اختصاص ندارد بلكه سيستمهاي جديد از جمله مديريت ناب نيز نشان ميدهد سازمانها براي طي مراحل مختلف تعالي و تعيين موقعيت و نتايج عملكردي خود ميتوانند از مطالعات عارضهيابي بعنوان اهرم شناخت در هر سطح و مرحله استفاده نمايند.
بطور كلي مطالعات عارضهيابي كليه سازمانهاي توليدي، خدماتي/ نوپا و با سابقه/ كوچك و بزرگ و ... را تحت پوشش خود قرار داده و نتايج قابل ملاحظهاي را در اختيار سازمان عليالخصوص تيم مديريتي آن جهت تصميمگيريهاي آينده و بهبود سازمان قرار ميدهد.